راجع به بیماری ام اس یا اسکلروز بیشتر بدانیم

در بيماري ام.اس ميلين يا پوشش رشته‌هاي عصبي در مغز و نخاع ملتهب مي‌شود. اين التهاب باعث آسيب ميلين شده و سيگنال‌هاي عصبي نمي‌توانند در طول رشته‌هاي عصبي حركت كنند. علايم اين بيماري متفاوت است و بستگي به اين دارد كه كدام بخش از اعصاب آسيب ببينند.
علايم اوليه اين بيماري بسيار خفيف بوده و عبارتند از: سرگيجه و عدم تعادل، خستگي، ضعف دست و پا، التهاب اعصاب چشمي، بي حسي يا سوزش موضعي، درد شديد در ناحيه صورت، نقص در بينايي شامل تار شدن و يا دو بيني است.
با پيشرفت بيماري ساير علايم نيز بروز مي‌كنند كه از آن جمله مي‌توان به مشكلات روده و مثانه، دردهاي مزمن مانند درد كمر و ماهيچه‌ها، افسردگي، اسپاسم يا گرفتگي ماهيچه‌ها كه ممكن است بسيار دردناك باشد، فلج، ناتواني جنسي، صحبت كردن به طور نامفهوم، مشكل در بلع، مشكل در تفكر و عملكرد حافظه، از دست دادن بينايي و نابينايي كامل اشاره كرد.
در موارد خفيف بيماري ممكن است علايم به قدري ضعيف و ناچيز باشند كه حتي نتوان وجود بيماري را تشخيص داد. وقتي بيماري پيشرفت كرده و شدت مي‌يابد، فرد كاملا فلج مي‌شود. بيمار توانايي راه رفتن را از دست داده و حتي نمي‌تواند از خود مراقبت كند. علت دقيق بروز اين بيماري هنوز مشخص نيست. 4 فرضيه علمي اصلي درباره علت اين بيماري وجود دارد؛
براساس اين فرضيه به نظر مي‌رسد كه ابتلا به ام اس در ميان ساكنان نواحي اطراف مدار چهلم نيم كره‌هاي شمالي و جنوبي كره زمين شايعتر است.
فردي كه در يكي از اين مناطق متولد شده و پيش از رسيدن به سن نوجواني به منطقه ديگر منتقل مي‌شود، تا حدودي در معرض ابتلا به اين بيماري قرار مي‌گيرند.
ابتلاي والدين يا يكي از نزديكان به اين بيماري خطر ابتلا به ام.اس را در فرد افزايش مي‌دهد.
به طور كلي اين امر پذيرفته شده است كه بيماري ام‌اس نوعي اختلال در سيستم ايمني خودكار است.
اين احتمال وجود دارد كه يك عامل ويروسي در بروز ام اس نقش داشته باشد.
برخي عصب‌شناسان معتقدند كه ام اس به دليل تولد يك فرد با نقص ژنتيكي بروز مي‌كند، چرا كه نمي‌تواند با يك عامل محيط زيستي سازگاري داشته باشد.
وقتي فرد مزبور با آن عامل تماس پيدا كند، سيستم خودكار ايمني واكنش نشان داده و منجر به بروز بيماري مي‌شود.
هنوز براي اين بيماري هيچ راه مشخصي براي پيشگيري شناخته نشده است. در مورد تشخيص بيماري نيز لازم به ذكر است كه در حال حاضر هيچ آزمايش خاصي به اين منظور وجود ندارد و معمولا از طريق مراجعه به سابقه پزشكي و آزمايشات فيزيكي فرد مورد آزمايش قرار مي‌گيرد.
تصاوير MRI معمولا مي‌تواند آسيب ميلين در بافت مغز را نشان دهد، اما در برخي افراد مبتلا به اين بيماري اين تصاوير كاملا طبيعي هستند و هيچ مشكل يا نارسايي را نشان نمي‌دهند. يكي ديگر از روشهاي تشخيص بيماري آزمايش مايع مغزي نخاعي است.
در درازمدت ميزان فلج و از كار افتادگي اعضا افزايش پيدا مي‌كند. مرگ افراد مبتلا به اين بيماري عموما در اثر پيچيدگي‌ها و شرايط سخت ناشي از فلج آنهاست.
از شايعترين عوامل مرگ اين بيماران مي‌توان به بروز زخم‌هاي بستري و در نتيجه بروز عفونت، ذات‌الريه، آمبولي ريوي، گرفتگي رگ‌هاي تغذيه كننده ريه‌ها توسط لخته‌هاي خوني و خودكشي اشاره كرد.
بيماري ام اس مسري نيست و خطري براي اطرافيان بيمار ندارد، اما مي‌تواند به طور ژنتيكي اعضاي يك خانواده را تهديد كند. عملكرد اصلي براي درمان بيماري وجود دارد. اولين مرحله توقف و يا كاهش حملات سيستم ايمني به ميلين رشته‌هاي اعصاب است. مرحله دوم بهبود علائم بيماري و كمك به فرد براي بازگشتن به شرايط طبيعي تا حد امكان است. سيستم ايمني به كمك دارو درمان مي‌شود. ساير معالجات شامل مصرف داروهاي ضدافسردگي براي بهبود حالت افسردگي و كاهش خطر خودكشي، مصرف دارو براي كنترل مثانه، مصرف دارو براي رفع گرفتگي‌هاي عضلاني و مصرف دارو براي بهبود دردهاي عصبي است. اثرات جانبي اين داروها با توجه به نوع دارويي كه مصرف مي‌شود، متفاوت است. از مهمترين آنها خواب آلودگي، بهم خوردگي معده و واكنش‌هاي آلرژيك نسبت به داروها هستند. از آنجا كه اين بيماري مادام العمر است، كنترل دايمي و معالجه هميشگي بيماري ضروري است.
پيشرفت بيماري در اثر مصرف دارو تا حدودي كندتر مي‌شود. همچنين معالجه علايم بيماري مي‌تواند حالت فلج را كاهش دهد.
ام اس هنگامي در بدن آغاز مي‌شود كه گلبول‌هاي سفيد كه نقش دفاعي در بدن دارند به ميلين كه حفاظتي براي رشته‌هاي عصبي است و كمك مي‌كند كه پيام‌هاي الكتريكي با سرعتي چندين برابر منتقل شوند، بجاي يك عامل بيگانه حمله مي‌كنند و هر بار كه اين گلبول‌ها به رشته‌هاي اعصاب مربوط به يكي از اندام‌هاي بدن حمله كنند، آن اندام دچار مشكل مي‌شود. «انواع ام اس» شايد بتوان گفت دو بيمار ام اس را نمي‌توان يافت كه چگونگي شروع و ادامه بيماريشان شبيه هم باشد ولي در كل بيماري ام اس را مي‌توان به چهار دسته‌ اصلي تقسيم كرد. 1-ام اس خوش‌خيم (Benign MS) كه در اين نوع فقط تعداد كمي حمله رخ مي‌دهد كه اين حملات نيز معمولا با بهبودي كامل همراه است. اين نوع ام‌اس در طي زمان بدتر نمي‌شود و معمولا موجب هيچ ناتواني ماندگاري نخواهد شد. 2- نوع عود كننده و فردكش يابنده (Relapsihg Remitting MS ) كه اكثر مبتلايان بيماريشان را با همين نوع آغاز مي‌كنند و به اين صورت است كه در آنها هر حمله بيماري، يك دوره آرام در پي دارد كه بيماران در اين مدت مشكلي ندارند، حمله‌ها نيز معمولا غير قابل پيش‌بيني‌اند. 3- نوع پيشرونده ثانويه (Secondary Progressive MS ) ، اين دسته مي‌توان ادامه نوع قبلي دانست يعني پس از چندين سال حمله‌ و آرامش بيمار به حدي مي‌رسد كه بدون وجود دوره‌هاي واضحي از حمله با گذشت زمان ضعيف‌تر مي‌شود. 4- نوع پيشرونده اوليه (Primary Progressive) در اين نوع بيماري هرگز حالت‌هاي عود يا فروكش را ندارند و از همان حالت ممكن است هر زماني متوقف شود يا همچنان بدتر شود. «علائم و مشكلات شايع در ام اس» تظاهرات و سير بيماري ام اس از شخصي به شخص ديگر متفاوت است. چشم‌ها نيز معمولا اولين و شايع‌ترين عضو درگير هستند، قدرت بينايي نيز معمولا در اشخاصي كه درگيري چشمي داشته‌اند تا حدي كاهش مي‌يابد. اندام‌هاي دست و پا نيز ممكن است دچار مشكلات حسي و حركتي شوند مثل احساس كرختي، به خواب رفتگي يا سوزن سوزن شدن، اشكال در راه رفتن و حركات اداري ديگر را مي‌توان نام برد. گوش‌ها گاهي دچار مشكلاتي نظير وزوز يا كاهش شنوايي مي‌شوند. احساس نياز مكرر به دفع ادرار، بند آمدن و احتباس ادرار، بي‌اختياري در دفع ادرار و بالاخره كاهش ميل و توانايي جنسي از مشكلاتي هستند كه در دستگاه ادراري - تناسلي بيماران به وجود مي‌آيند. از دست دادن تعادل هنگام راه رفتن خصوصا در تاريكي ممكن است به خاطر درگيري مخچه باشد به جزء اين موارد مي‌توان به مشكلاتي نظير تمركز حواس و گاهي بي‌حواسي، اضطراب، افسردگي، احساس درد در ماهيچه‌ها، اشكال در سخن گفتن، اشكال در اجابت مزاج اشاره كرد. گروهي از عوامل مي‌توانند زمينه ساز ايجاد مشكلات جديد باشند كه از آنها مي‌توان به گرما و رطوبت، وزرش‌هايي كه حرارت بدن را بالا مي‌برند، تب و مهمتر از همه اينها فشار روحي و عصبي كه استرس رواني مي‌گويند. «ام اس و فيزيوتراپي» يكي از مشكلات اصلي ما، ضعف و محدوديت در حركت است كه از طرفي به علت درگيري قسمت‌هاي حركتي در مغز و نخاع و از طرف ديگر به علت كم حركت شدن خود بيماران كه به يكي از اين عوامل مربوط مي‌شود؛ افسردگي و بي‌حوصلگي، ترس از افتادن و كم بودن تحرك داراي عوارضي مانند كوتاه و ضعيف‌تر شدن عضلات ، زخم بستر، يبوست و ... تفاوت بيماران ام اس با افرادي كه بعد از شكستگي و باز كردن گچ نيازمند به فيزيوتراپي هستند، در اين است كه فيزيوتراپي بيماران ام اس ، براي مدت نامحدودي صورت مي‌گيرد. منظور ما از انجام حركات فيزيوتراپي رسيدن به وضعيت بهتر جسمي و روحي است. «چه بخوريم؟» معمولا زماني كه فرد بيمار شد بعد از اين كه به دنبال دارو و درمان رفت به فكر مي‌افتد كه چه مواد غذايي استفاده كند و از چه غذاهايي پرهيز كند. تاكنون هيچ رابطه مشخص بين مواد غذايي و ام اس پيدا نشده است، حالا كه مي‌دانيم بوسيله رژيم غذايي نمي‌توان ام اس را درمان كرد ولي با يك برنامه‌ريزي خوب غذايي مي‌توانيم از يكسري عوارض بيماري جلوگيري كنيم. به عنوان مثال استفاده كافي از ميوه‌ها و سبزيجات علاوه بر تامين درصد بالايي از ويتامين‌هاي ضروري مي‌تواند به بهتر كار كردن دستگاه گوارش و جلوگيري از يبوست كمك بسزايي كند. ما مي‌توانيم آزادانه غذاهاي متنوعي مصرف كنيم و يا از هر برنامه غذايي كه مي‌پسنديم پيروي كنيم به شرطي كه حاوي مواد اصلي و ضروري بدن باشد. اين مواد شامل پروتيئن‌ها، هيدرات‌هاي كربن (نشاسته و قند)، چربي‌ها، ويتامين‌ها و املاح مي‌باشد. طبق جدول پيشنهادي انجمن ام اس آمريكا براي يك رژيم غذايي متعادل، بهتر است بخش اصلي غذا از هيدراتهاي كربن و سپس ميوه‌ها و سبزيجات، گوشت و سرانجام كمترين سهم آن از چربي‌ها باشد. «درمان ام اس» داروهاي موجود براي درمان ام اس از نظر كاربرد به سه گروه اصلي تقسيم بندي مي‌شوند،
1- براي حملات بيماري، در اين دوره زماني معمولا به صورت تزريقي وريدي و يا خوراكي تجويز مي‌شوند و معمولا طول هر دوره بين چهار تا هفت روز طول مي‌كشد. از اين مواد، متيل پردنيزولون (سولومدرول يا دپومدرول) بيشتر به كار مي‌رود و به جز آن از دگزامتازون، پروفيرون، بتامتازون هم استفاده مي‌شود. 2- براي كنترل علائم بيماري: بيش از 30 داروي مختلف به اين منظور به كار مي‌روند، مثلا از آمانتادين براي كم كردن اختلالات حركتي و از باكلوفن براي مقابله با سفتي عضلاني (اسپاسم) استفاده مي‌شود. 3- براي كنترل دوره بيماري: براي اين منظور سه دارو وجود دارد كه دو عدد از آن‌ها از دسته اينترفرون‌ها هستند، اينترفرون‌ها مواد پروتئيني هستند كه به طور طبيعي در بدن براي مقابله با بعضي عفونت‌ها توليد مي‌شوند. اين سه دارو عبارتند از: 1- اينترفرون بتا، يكA (آوونكس) 2- اينتروفرون بتا، يك B (بتاسرون)، 3- گلاتيرامراستات (كوپاكسون) از روش‌هاي درماني ديگر مي‌توان به تاثير خوب بعضي از اين روش‌ها دقيقا اثبات شده است مانند كاردرماني، فيزيوتراپي، گفتاردرماني و ماساژ . اما روش‌هايي ديگري هم هست كه بيماران نتايج خوبي از آن گرفته‌اند، مثل مديتيشن ، يوگا، هوميوپاتي، انرژي درماني و .... «چه كساني ام اس مي‌گيرند؟» هنوز چگونگي شروع ام اس دقيقا مشخص نشده است ولي امروزه دريافته‌اند كه مثلا شيوع اين بيماري در مناطق مختلف دنيا با هم متفاوت است. به عنوان مثال در كشورهاي شمال اروپا و آمريكا و افرادي نيز كه پوست، مو و چشم روشن دارند شيوع آن بيشتر ديده مي‌شود ولي در سياه‌پوستان و ژاپني‌ها كمياب است. همچنين ام اس در خانم‌ها بيشتر از آقايان ديده مي‌شود و شروع آن معمولا در سنين 20 تا 40 سالگي است. در مورد اثر مهاجرت به ابتلاء به ام اس ديده شده در افرادي كه قبل از 15 سالگي به سرزمين ديگري مهاجرت كرده‌اند ميزان شيوع بيماري مانند ميزان شيوع آن در مردم سرزمين جديد است. اين بيماري بيشتر در كساني بروز مي‌كند كه شخصيت خاصي دارند چنين افرادي معمولا مسئوليت پذير ولي حساس هستند كه هنگام بروز ناملايمات خيلي خودخوري مي‌كنند.
منبع:پایگاه جامع اطلاع رسانی پزشکان ایران